کسب و کار
اشتراک گذاری
در مسیر رشد یک کسبوکار، سؤالی کلیدی همیشه مطرح است: یک سازمان بیشتر به «رهبر» نیاز دارد یا «مدیر»؟
هرچند این دو نقش گاهی همپوشانی دارند، اما تفاوتهایشان میتواند سرنوشت یک تیم، پروژه یا حتی کل سازمان را تغییر دهد. اگر مدیر هستید یا میخواهید سازمانی را در مسیر رشد پایدار هدایت کنید، وقت آن است که نگاه دقیقتری به این تفاوتها داشته باشید.
«مدیر» کسی است که ساختارها، فرآیندها، منابع و زمان را کنترل و سازماندهی میکند. او وظیفه دارد کارها را در مسیر تعریفشده جلو ببرد، اهداف را محقق کند و تیم را منظم نگه دارد.
اما «رهبر» کسی است که مسیر را الهام میبخشد، چشمانداز میسازد و تیم را با خود همراه میکند. رهبر صرفاً وظیفه ندارد دستور بدهد یا کنترل کند؛ بلکه تأثیر میگذارد، انگیزه میدهد و آینده را شکل میدهد. در مدیریت کسبوکار امروز، دانستن تفاوت میان این دو نقش، نقطه شروعی برای تصمیمهای کلان است.
در ظاهر، هر دو در موقعیتهای تصمیمگیری هستند، اما عملکردشان زمین تا آسمان با هم فرق دارد:
رهبر جسارت ورود به ناشناختهها را دارد و از شهود هم بهره میگیرد
در دنیای واقعی، بسیاری از مدیران ارشد ناگزیرند هر دو نقش را ایفا کنند. یعنی هم باید سیستمها و منابع را مدیریت کنند و هم به تیم انگیزه دهند، تغییر ایجاد کنند و چشمانداز ترسیم کنند.
نمونههای موفق این مدل در جهان کم نیستند؛ از «ساتیا نادلا» در مایکروسافت گرفته تا مدیران ایرانی که در شرایط سخت اقتصادی، موفق به تحول کسبوکار خود شدهاند. آنها همزمان ساختار را حفظ کردهاند و تیم را برای جهشهای بزرگ آماده کردهاند.
در همه مراحل، هم مدیریت مهم است و هم رهبری؛ اما شدت نیاز به هرکدام، در هر مرحله متفاوت است:
مرحله راهاندازی (استارتآپ):
اینجا رهبری اهمیت بیشتری دارد. شما باید تیم را به رؤیای خود باورمند کنید و آنها را در مسیر نامطمئن باانگیزه نگه دارید.
مرحله رشد سریع:
نیاز به مدیریت بیشتر میشود. منابع، فرآیندها و وظایف باید بهدرستی سازماندهی شوند تا سازمان دچار بینظمی نشود.
مرحله بلوغ یا رکود:
دوباره نقش رهبری پررنگ میشود. شما باید تیم را از رخوت خارج کنید و افقهای تازهای خلق کنید.
در دنیای رقابتی امروز، فقط داشتن ساختار و کنترل کافی نیست. مخاطب، مشتری و حتی نیروی انسانی، به دنبال معنا، انگیزه و ارزشمحوری هستند.
مدیری که فقط مدیر باشد، در بلندمدت نمیتواند تیمی خلاق، وفادار و نوآور داشته باشد. اما مدیری که بتواند در زمان لازم، مانند یک رهبر عمل کند، توانایی نجات سازمان در بحرانها و رشد در دوران تحول را خواهد داشت.
اینجاست که مشاوره کسبوکار میتواند نقشی حیاتی ایفا کند. چرا؟ چون بسیاری از مدیران، در چرخه اجرا غرق میشوند و زمان یا دیدگاه لازم برای تحلیل نقشهای رهبری را ندارند.
یک مشاور متخصص، نهتنها به مدیر کمک میکند اولویتها را درست بچیند، بلکه با ابزارهایی مانند کوچینگ مدیریتی، توسعه فردی، تحلیل سازمانی و بازخورد مؤثر، مدیر را بهسوی رهبری اثربخش هدایت میکند.
در شرکت مشاوره کسب و کار معصومی، ما به مدیرانی کمک میکنیم که میخواهند از نقش صرفاً مدیریتی فراتر بروند و مهارتهای رهبری را در کسبوکار خود جاری کنند. از تحلیل مدل رهبری گرفته تا طراحی مسیر رشد شخصی مدیران ارشد، ما در کنار شما هستیم.
مشاهده خدمات مشاوره و کوچینگ مدیریتی
انتخاب بین «رهبر بودن» یا «مدیر بودن» اشتباه است؛ واقعیت این است که کسبوکار امروز به افرادی نیاز دارد که بتوانند در زمان لازم، نقش مناسب را ایفا کنند.
گاهی باید سختگیر، ساختارمند و منطقی باشید؛ گاهی هم نیاز است رؤیاپرداز، الهامبخش و تحولساز شوید.
ترکیب هوشمندانه این دو نقش، همان چیزی است که آینده کسبوکار شما را خواهد ساخت.
نوشته شده توسط فاطمه آذرخش